سیده زهرا اجاق؛ حمید عبداللهیان
چکیده
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجلههای علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دستیابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در سادهسازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیتهای زبان ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجلههای علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دستیابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در سادهسازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیتهای زبان در این مجلهها و منطق مدیریتی حاکم بر آنها رابطه منطقی برقرار کرده است. اهمیت این پژوهش در آن است که این مجلهها حدود صد سال است که در ایران فعالند ولی تاکنون مدیریت انتقال پیامهای علمی در این مجلهها مورد پژوهش قرار نگرفته است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که شامل سه روش تحلیل محتوا، مصاحبه و پیمایش از طریق پرسشنامه میباشد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل اشخاص و مجلات هستند که به طور تصادفی نمونهگیری شدهاند. البته با توجه به فقدان فهرست مجلههای علمی عمومی ایرانی، ابتدا این فهرست را تهیه کردیم و سپس بر آن اساس واحد تحلیل مشخص شد و نمونهگیری تصادفی بر این مبنا انجام شد. برخی نتایج این پژوهش علاوه بر اینکه نشان میدهند مجلات علمی در ایران از روشهای ساده کردن و جذاب کردن علم در تلفیق با نظرات خوانندگان استفاده کردهاند، همین نتایج آشکار میسازند که منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجلههای علمی عمومی ایرانی، بر اساس مؤلفههای فرهنگی ـ اطلاعرسانی تنظیم شده است. در عین حال و بر اساس نتایج به دست آمده، مقاله مدعی است که منطق تجارت ـ آموزش، منطق مناسبتری برای مدیریت این مجلهها است.
حمید عبداللهیان؛ حسین کرمانی
چکیده
این مقاله قصد دارد الگویی را برای سنجش سرمایه اجتماعی در سایت های شبکه اجتماعی معرفی کند. دو پدیده در دو دهه اخیر شانه به شانه در معادلات مفهومی علوم اجتماعی تغییرات تازه ای را بهوجود آورده اند: 1- مفهوم سرمایه اجتماعی جایگاه خود را در علوم اجتماعی و دیگر شاخه های علوم انسانی باز کرده است، 2- شبکه های اجتماعی مجازی از اوایل دهه 2000 میلادی ...
بیشتر
این مقاله قصد دارد الگویی را برای سنجش سرمایه اجتماعی در سایت های شبکه اجتماعی معرفی کند. دو پدیده در دو دهه اخیر شانه به شانه در معادلات مفهومی علوم اجتماعی تغییرات تازه ای را بهوجود آورده اند: 1- مفهوم سرمایه اجتماعی جایگاه خود را در علوم اجتماعی و دیگر شاخه های علوم انسانی باز کرده است، 2- شبکه های اجتماعی مجازی از اوایل دهه 2000 میلادی (1379 خورشیدی) فضای جدیدی را برای کنش های اجتماعی مجازی ایجاد کرده اند. در عین حال، در میان شبکه های اجتماعی مجازی، سایت فیسبوک نه تنها به پرباز دیدترین سایت دنیا تبدیل شده است، بلکه با تعداد کاربرانی نزدیک به یک میلیارد نفر در سال 1392 خورشیدی، از موقعیت متمایزی نیز برخوردار شده است. ما در این مقاله از نظریه سرمایه اجتماعی رابرت پوتنام و رویکرد روش شناختی فرانک برای ساختن ابزار سنجش سرمایه اجتماعی استفاده کرده و سایت فیسبوک را نیز به عنوان میدان تحقیق برای اجرای این طرح در نظر گرفته ایم. ضمنا با استفاده از فن مثلث بندی و روش های مشاهده مشارکتی و پیمایشی آنلاین سعی کردیم تا داده های لازم را برای آزمون ادعاهای مقاله جمع آوری کنیم. در ابتدا با استفاده از مشاهده مشارکتی، 14 کاربر انتخاب شدند و اقداماتشان در فیسبوک مورد تحلیل قرار گرفت. سپس پرسش نامه آنلاین طراحی شد که بر اساس نتایج مشاهده مشارکتی تدوین شده بود. این پرسش نامه ازسوی 218 پاسخگو تکمیل و باز گردانده شد و بر آن اساس تحلیل ها را آغاز کردیم. تحلیل داده ها و یافته های تحقیق را در نهایت به کار بردیم تا در سایت فیسبوک، 10 شاخص سنجش سرمایه اجتماعی بسازیم.
حمید عبداللهیان
چکیده
این مقاله میخواهد به نقش زبان و تنوع زبانی و فرهنگی از بعد معرفتشناسی بپردازد. از این رو، با طرح این که ارتباطات بینفرهنگی در فرآیند تکوین علمی خود به دلیل غیرارتدوکسی بودن، در چمبرۀ تعیین موضوع، نظریه و روش قراردارند، نشان میدهد که در این مرحله از تکوین حداقل به تعیین یک امر نیاز دارند؛ ماهیّت مسئله در ارتباطات بینفرهنگی ...
بیشتر
این مقاله میخواهد به نقش زبان و تنوع زبانی و فرهنگی از بعد معرفتشناسی بپردازد. از این رو، با طرح این که ارتباطات بینفرهنگی در فرآیند تکوین علمی خود به دلیل غیرارتدوکسی بودن، در چمبرۀ تعیین موضوع، نظریه و روش قراردارند، نشان میدهد که در این مرحله از تکوین حداقل به تعیین یک امر نیاز دارند؛ ماهیّت مسئله در ارتباطات بینفرهنگی چیست؟ شکلگیری کلیّت ارتباطات بینفرهنگی یک پروژۀ زمانمند است که پرداختن به آن در یک مقاله میّسر نیست. بر این اساس، ادعای مقاله این است که با روشن شدن ماهیّت مسئله در ارتباطات بینفرهنگی و نشان دادن راههای جستجو، راه حلّ مسئله، قالب علمی، قالبهای الگویی و ملاحظات روششناسانۀ آن نیز قابل تعیین و تشخیص خواهند بود. بدین منظور، مقاله با استفاده از روششناسی ترکیبی اسنادی، مرور تاریخی و مصاحبههای عمقی نشانمیدهد که مسئله در ارتباطات بینفرهنگی و حلّ آن، مستلزم رعایت نکاتی روششناسی است که پیش از آنکه در آموزههای کلاسیک دانشگاهی موجود باشد، در موضع معرفت شناختی و حلّاجی فردیِ محقق نهفته است. بنابراین، در این مقاله بر برتری زبان و نشانهها بر شکلگیری و حلّ مسئله در ارتباطات بینفرهنگی برای تحقق ارتباط مؤثّر بین افراد در جوامع جدید تآکید میکنیم. مقاله سه دوره را در تاریخ تکوین علوم اجتماعی از هم متمایز میکند: 1- دورۀ اولیه از زمان کنت تا جنگ جهانی دوم، 2- دورۀ دوم که از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهۀ 1980 میلادی (1360 شمسی) ادامه یافت و 3- دورۀ سوم که از اواسط دهۀ 1980 میلادی که تاکنون ادامه دارد. در دورۀ اول، شکلگیری ارتباطات بینفرهنگی ابتدا در حوزۀ سنت علوم اجتماعی و برای شناخت مکان سازوکارهای تفاوت و قوممداری و یافتن راههای سلطۀ استعماری صورتگرفت. در دورۀ دوم، تأثیر تفکّر مدرن در نظریهپردازی در حوزه همسانسازی اقتصادی جوامع متبلور شد، اما در دورۀ سوم رشد اولویت های فردی و جمعی اهمیّت یافته است. بهعبارت دیگر، اکنون مسئله این است که چگونه باید میان انتظارات فردی و نیازهای زندگی جمعی و فراملی سازگاری ایجاد کرد. در این مقاله بر دورۀ سوم تأکید میکنیم و نشان میدهیم که مسئله در ارتباطات بینفرهنگی از برآیند الف- سرخورگیهای علمی- الگویی دورۀ مدرن، ب- ملاحظات تجربه محلّی، ج- نسبت با انتظارات فراملی و د- کنش متقابل با رسانههای جدید به ویژه اینترنت شکل میگیرد. تجارب این بحث نظری-روششناختی را از کار در حوزۀ ایران بهدست آوریم و در بسط بحث بهکار میبریم.